بسم رب الشهدا والصدیقین
قلم درست می گیرم ودوباره نامه شکایت نامه می نویسم
سلام فرمانده من رزمنده وسربازتوهستم دلم تنگ شده برای جبهه آری برای راهیان نور
برای شلمچه برای طلاییه برای همه جایی که بوی تورامی دهد
مشامم محتاج استشمام بوی خاک پاک قدم های توست
دلم واقعابرای تو تنگ شده
چرااین وظیفه سنگین رابرروی دوشم گذاشتی؟
آمدم سویت درطلاییه همدگررادیدیم به من سفارش هاکردی
وصیت هاکردی
واتمام حجت هایی
اماحالاتنهای تنهادراین جاده خاکی کوله ام راباید برروی دوش بیاندازم وبندهای پوتینم رامحکم لباسرزم(جهادی)برتن رهسپار
جبهه شوم
چرامرا بین زمین وآسمان گذاشتی
مراروی زمین(روستاهای منطقه عملیاتیمون) تنهاوبی کس
بین آسمان(مناطق عملیاتی شلمچه وطلاییه و...رسیدن به شهادت گذاشتی
چرا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
این بی معرفتی محض
دلم برای توتنگ شده
مادرم یافاطمه الزهراس
آقاومولایم یاصاحب الزمان(عج)
اشک می ریزم وقدم برمی دارم
اشک می ریزم ونام شمارامی برم
اشک می ریزم والتماست می کنم
اشک می ریزم ومی گویم یابن الحسن کجایی
آقای من تورابه حق مادرم بیا
آقابیا
مولایم بیاتورابه مصیبت عمع ات حضرت زینب س کبری بیا
تورابه رخ کبود مادرم فاطمه الزهراس دلم برایت تنگ شده برای نوازش هایت برای کمک هایت
ببین نگاهم کن
تنهایم بادست های خالی
مرادراین جبهه بدرقه کن وکمکم کم
منتظرکمک ها وامدادهای غیبیت هستیم
آقا و مولای من رحم کن برماجهادگران
مادرم شماکه فرمانده ماهستید
گوشه چشمی به مابیاندازیدبخدامحتاج نگاهتان هستیم
مادرتنهایمان نگذارید
می دانیدمطمئنم می دانیدکه برماچه می گذرد
التماس دعای فرج
یازهراس